مانند مادرت کمرت درد میکند
یابن الحسن دو چشم ترت درد میکند
این چشمهای شعله ورت درد میکند
از شدت غمی که در سینه ی شماست
مانند مادرت کمرت درد میکند
آقا دوباره روضه ی مادر خودت بخوان
آقا اگر چه که جگرت درد میکند؛
ای وای از لگد، در آن خانه وا شد و
چند مهره ای از کمرش جابجا شد و
دربی که میخ داشت دگر بر نگشت.و.آه
مادر نگاه کرد و پدر نیز با نگاه...
یعنی کبوترم ! علی ات را صدا مزن
اینقدر پیش چشم علی دست و پا مزن
مادر چقدر زیر لگدها کشیده شد
هی پشت در صدای شکستن شنیده شد
دهلیز خانه ی پدرم گشت قتگاه
نوبت به هتک حرمت قنفذ رسید و آه
می رفت تا که حادثه ای بد خورَد رقم
فریاد زد مادرمان ؛ وای محسنم !!!
خون از میان سینه ی مسمار می چکید
دستی پلید معجر او را ز سر کشید
نامرد، ضربه ی شدیدی حواله کرد
مشت مغیره مادرمان را مچاله کرد
یابن الحسن...! فدای شما...! غصه کم بخور
آقا چقدر بال و پرت درد میکند؟!
از فرط روضه های پر از سوز سینه ات
مانند مادرت ... کمرت ... درد میکند
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0